مطالب پیشنهادی
- داستان کشاورز و دخترش
- 34234
- دانلود آهنگ زیبای تو از امین حبیبی
- داستان کوتاه. داستان هاي مذهبی و قرآني - داستان های امام علی
- دانلود آهنگ معین به نام دلبرم دلبر
- دانلود آهنگ زیبای کابوس از امین حبیبی
- دانلود ریمیکس سامی بیگی HMGx
- باغ خدا، دست خدا، چوب خدا
- دانلود آهنگ امید به نام حیف که نمیشه
- تنبیه عجیب پسر هندی که به دختر دست درازی کرده بود
پنل کاربری
داستان و حکایت
دانلود موسیقی شاد
اهنگ غمگین
مطالب خواندی
آمار سایت
- آمار مطالب
- کل مطالب : 741
- کل نظرات : 6
- آمار کاربران
- کل کاربران : 0
- افراد آنلاین : 2
- آمار بازدید
- بازدید امروز : 430
- گوگل امروز : 2
- آی پی امروز : 60
- بازدید دیروز : 313
- گوگل دیروز : 0
- آی پی دیروز : 77
- بازدید هفتگی : 1,270
- بازدید ماهانه : 5,860
- بازدید سالانه : 30,166
- بازدید کل : 1,125,886
- اطلاعات
- امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
- آی پی شما : 3.147.103.15
- مرورگر شما : Safari 5.1
عضویت
خبرنامه
با عضویت در خبرنـــــــــامه می توانید آخرین مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید .
دوستان ما
دیگرامکانات
هایپرتمپ دات آی آر
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
حکایت با حال احمق ترین مردم
تعداد بازدید : 176
سلطان محمود غزنوی دستور داد تا بگردند و یک نفر را که در حماقت از دیگران گوی سبقت را ربوده است ،پیدا کنند و به خدمتش بیاورند. ملازمان مدت ها گشتند تا بر حسب اتفاق شخصی را دیدند که بر شاخ درختی نشسته است و با تبری در دست به بیخ شاخه می زند تا آن را قطع کند.
ملازمان سلطان با خود گفتند از این شخص احمق تر یافت نمی شود. وی را گرفتند به خدمت سلطان بردند و عمل احمقانه اش را در مقابل خودش برای سلطان بازگو کردند.
آن شخص گفت: احمق تر از من سلطان است که با دست خودش با تیشه ظلم و تعدی، رعیت خود را که بنیاد و بیخ درخت حکومتش هستند، قطع می کند.
منبع:روزنامه خراسان
نویسنده : iman | تاریخ : سه شنبه 27 تیر 1396 | امتیاز : |
موضوعات : داستان و حکایت , حکایت اخلاقی , |
مطالب مرتبط
مطالبی که شما از آن ها خوشتان خواهد آمد...
آخرین مطالب
آخرین مطالبی که به تازگی در سایت منتشر شده اند...