به سايت خوش آمديد !


براي مشاهده مطلب اينجا را کليک کنيد

راه خود را تغییر دهید
یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت ف
جای تبلیغات شما
خرید شارژ
برترین کاربر ماه
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
تبلیغات
جای تبلیغات شما
پنل کاربری
مطالب خواندی
آمار سایت
  • آمار مطالب
  • کل مطالب : 741
  • کل نظرات : 6
  • آمار کاربران
  • کل کاربران : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 660
  • گوگل امروز : 2
  • آی پی امروز : 65
  • بازدید دیروز : 313
  • گوگل دیروز : 0
  • آی پی دیروز : 77
  • بازدید هفتگی : 1,500
  • بازدید ماهانه : 6,090
  • بازدید سالانه : 30,396
  • بازدید کل : 1,126,116
  • اطلاعات
  • امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • آی پی شما : 3.142.136.159
  • مرورگر شما : Safari 5.1
اتاق آرزو
عضویت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
خبرنامه
خبرنامه
با عضویت در خبرنـــــــــامه می توانید آخرین مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید .
دیگرامکانات
هایپرتمپ دات آی آر
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
راه خود را تغییر دهید
  • تعداد بازدید : 232
  • روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید.

    روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آنروز روزنامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگوید، که بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:

     امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم  !!!!!

    وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است. حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل، فکر، هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است ....

    #داستان#داستان کوتاه#داستان های کوتاه#داستان عاشقانه#داستان ما قصه تو#داستان خیانت#داستان فیلم فروشنده#داستان کودکانه#داستان شب#داستان کوتاه عاشقانه#داستان کوتاه انگلیسی#داستان کوتاه طنز#داستان کوتاه زیبا#داستان کوتاه عاشقانه تلخ#داستان کوتاه ترسناک#داستان کوتاه برای کودکان#داستان کوتاه آلمانی#داستان کوتاه عاشقانه غمگین#داستان های کوتاه عاشقانه#داستان های کوتاه انگلیسی#داستان های کوتاه خنده دار#داستان های کوتاه و آموزنده#داستان های کوتاه برای کودکان#داستان های کوتاه شاهنامه#داستان های کوتاه گریه دار واقعی#داستان های کوتاه برای نوجوانان#داستان های کوتاه ایرانی#داستان عاشقانه واقعی#داستان عاشقانه غمگین#داستان عاشقانه زیبا#داستان عاشقانه كوتاه#داستان عاشقانه بدون سانسور#داستان عاشقانه کوتاه#داستان عاشقانه به زبان انگلیسی#داستان عاشقانه واقعی غمگین#داستان عاشقانه واقعی جدید#داستان ما قصه تو نقد#فیلم داستان ما قصه تو#سینمایی داستان ما قصه تو#بازیگران داستان ما قصه تو#دانلود فیلم داستان ما قصه تو#دانلود داستان ما قصه تو#سریال داستان ما قصه تو#بازیگران فیلم داستان ما قصه تو#فیلم سینمایی داستان ما قصه تو#داستان خیانت به همسر#داستان خیانت مرد به همسرش#داستان خیانت به شوهرم#داستان خیانت زن به شوهر#داستان خیانت به شوهر#داستان خیانت همسرم#داستان خیانت زنان متاهل#داستان خیانت زنان#داستان خیانت زن به مرد#داستان کودکانه با نقاشی#داستان کودکانه صوتی#داستان کودکانه با تصویر#داستان کودکانه در مورد دوستی#داستان کودکانه در مورد بهداشت#داستان کودکانه شب یلدا#داستان کودکانه حیوانات#داستان کودکانه انگلیسی#داستان کودکانه کوتاه با تصویر#داستان شب رادیو#داستان شب جمعه ای#داستان شب یلدا#داستان شب یلدا چیست#داستان شب صوتی#داستان شب تلگرام#داستان شب برای کودکان#داستان شب رادیو تهران#داستان شب ازدواج#داستان کوتاه عاشقانه بدون سانسور#داستان کوتاه عاشقانه واقعی ایرانی#داستان کوتاه عاشقانه واقعی#داستان کوتاه عاشقانه جدید#داستان کوتاه عاشقانه و گریه دار#داستان کوتاه عاشقانه زیبا#داستان کوتاه عاشقانه غمگین جدید
    نظرات
  • در قمست نظرات مشکلات و پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در جریان بگزارید.

  • کد امنیتی رفرش