به سايت خوش آمديد !


براي مشاهده مطلب اينجا را کليک کنيد

معین به نام لیلی و مجنون
چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403
متن آهنگ لیلی و مجنون از معین بیا تا لیلی و مجنون شویم، افسانه اش با منبیا با من به شهر عشق رو کن، خانه اش با منبیا تا سر به روی شانه هم را ز دل گوییماگر مویت چو روزم شد پریشان، شانه اش با مندر میخان
جای تبلیغات شما
خرید شارژ
برترین کاربر ماه
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
تبلیغات
جای تبلیغات شما
پنل کاربری
مطالب خواندی
آمار سایت
  • آمار مطالب
  • کل مطالب : 741
  • کل نظرات : 6
  • آمار کاربران
  • کل کاربران : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 104
  • گوگل امروز : 0
  • آی پی امروز : 66
  • بازدید دیروز : 278
  • گوگل دیروز : 3
  • آی پی دیروز : 77
  • بازدید هفتگی : 511
  • بازدید ماهانه : 3,798
  • بازدید سالانه : 28,104
  • بازدید کل : 1,123,824
  • اطلاعات
  • امروز : چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403
  • آی پی شما : 3.138.199.50
  • مرورگر شما : Safari 5.1
اتاق آرزو
عضویت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
خبرنامه
خبرنامه
با عضویت در خبرنـــــــــامه می توانید آخرین مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید .
دیگرامکانات
هایپرتمپ دات آی آر
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
دانلود آهنگ لیلی و مجنون از معین
  • تعداد بازدید : 1038
  • دانلود آهنگ لیلی و مجنون از معین

    متن آهنگ لیلی و مجنون از معین

    بیا تا لیلی و مجنون شویم، افسانه اش با من
    بیا با من به شهر عشق رو کن، خانه اش با من
    بیا تا سر به روی شانه هم را ز دل گوییم
    اگر مویت چو روزم شد پریشان، شانه اش با من
    در میخانه چشمت، به گلگشته نگه وا کن
    خرابم کن خراب، آبادی ویرانه اش با من
    سلام ای غم، سلام ای همزبان مهربان دل
    پر پرواز وا کن چون پرستو، لانه اش با من
    مگو دیوانه خو زنجیر گیسو را ز هم وا کن
    دل دیوانه دیوانه دیوانه اش با من
    در این دنیای وانفسای حسرت زای بی فردا
    خدایا عاشقان را غم مده، شکرانه اش با من
    مگو دیگر سمندر در دل آتش نمی سوزد
    تو گرمم کن به افسون، گرمی افسانه اش با من
    چه بشکن بشکنی دارد، فلک در کار سرمستان
    تو پنهان بشکن این، نشکستن پیمانه اش با منمتن آهنگ لیلی و مجنون از معین

    بیا تا لیلی و مجنون شویم، افسانه اش با من
    بیا با من به شهر عشق رو کن، خانه اش با من
    بیا تا سر به روی شانه هم را ز دل گوییم
    اگر مویت چو روزم شد پریشان، شانه اش با من
    در میخانه چشمت، به گلگشته نگه وا کن
    خرابم کن خراب، آبادی ویرانه اش با من
    سلام ای غم، سلام ای همزبان مهربان دل
    پر پرواز وا کن چون پرستو، لانه اش با من
    مگو دیوانه خو زنجیر گیسو را ز هم وا کن
    دل دیوانه دیوانه دیوانه اش با من
    در این دنیای وانفسای حسرت زای بی فردا
    خدایا عاشقان را غم مده، شکرانه اش با من
    مگو دیگر سمندر در دل آتش نمی سوزد
    تو گرمم کن به افسون، گرمی افسانه اش با من
    چه بشکن بشکنی دارد، فلک در کار سرمستان
    تو پنهان بشکن این، نشکستن پیمانه اش با من